زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

شاهزاده قلبم

بی خوابی

سلام به عزیزانم وای مامانی ، دیشب تا صبح نذاشتین منو بابایی بخوابیم زهرا گلم توی گهواره خوابیده بود امیر علی جونم روی زمین اما زهرا جونم که مدام پتوش رو می زد کنار ، هی من پتو می نداختم روش ، هی اون با پاهای عروسکیش پتوشو کنار می زد خلاصه امیرعلی جونم که همش دم رو می خوابید یا اینکه می چرخید ، یا اینکه هر دوتاتون همزمان با هم شیر می خواستین ، منو بابایی با هم بیدار می شدیم و چکتون می کردیم الانم که سرکار هستیم هر دوتامون خسته ایم راستی یک خبر دیگه زهرا گلم یکی دیگه از دندوناش در اومده اونم دندون بالایی اما الهی قربونت برم امیر علی که هنوز دندونت در نیومده خیلی اذیت می شی خدا کنه که زودتر در بیاد خیلی دوستون داریم بای ...
25 آذر 1391

فوت دایی احمد

سلام گلهای قشنگم امروز می خوام از دایی احمد بگم ، دایی احمد خیلی دوستون داشت هر موقع زنگ می زد و گوشی رو به شماها می دادم خیلی ذوق می کرد و می گفت که ای کاش اونجا بودم هر دوتاشون رو می خوردم اما وقتی به شیراز اومد که خیلی دیر شده بود ، به جایی که به خونه خودش بیاد راهی خونه جدیدی به نام قبرستون شد . آره دایی احمد دایی بزرگتون فوت کرد ، ولی خدا رو شکر که شما ها رو تو سه ماهگی دید ، کوچولوهای نازم دایی تون به خدا خیلی نزدیک بود نمازش رو می خوند ، خدا رو خیلی دوست داشت به خاطر همین خیلی زود پیش خدا رفت عزیزانم اون سفارش کرده که همیشه به یاد خدا باشیم ، با یاد خدا بشنویم ، با یاد خدا راه بریم ، با یاد خدا حرف بزنیم و به جز خدا در قلبمون کسی ر...
13 آذر 1391
1